حال و روز بد این روزهای خودم
از حال بد خودم بگم تنها یک روز بعد از دست دادن پدر عزیزم حالم بسیار بد شد و دکتر احتمال زایمان زودرس بهم داد و استراحت مطلق حتی قدرت راه رفتن هم نداشتم سعید و سهیل به زور تا مطب دکتر میبردن و میاوردن و آمپول و سرم و استراحت مطلق اما دوایی به درد دل ماتم زده من نداشت و کار به بیمارستان کشید ناگفته نمونه از زحمات پسرعمم باید تشکر کنم که سنگ تمام گذاشت حال من به روزی رسید که دیگه خون بالا میاوردم و هیچ امیدی به زنده بودن خودم و فرزند کوچولوم نداشتم. اما حال مادرم از من بدتر شد و کار اونم به بیمارستان کشید ناگفته نمونه آنفولانزای بسیار شدیدی که گرفتیم ویروسی بود و همه مبتلا شده بودیم حال بد مامان باعث شد ی کم به خودم بیام و به خاطر اونا هم...